.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
دَکّه و سِکّه و سفر مَکّه و... مال خودتان !!
هویت خبرنگار را به او بدهید!!!
مهران ملاحسینی
هویت خبرنگار را به او بدهید!!!

خدایا آن کس که تو را شناخت جان را چه کند ////////////  فـرزنـد و عیـال و خانمان را چه کند
دیوانـه کنـی هـر دو جهـانش بخشی //////////  دیوانـه تـو هـردو جهـان را چـه کند

به نام تو که یکتای بی همتایی، قیوم توانایی، برهمه چیز بینایی، در همه حال دانایی، از عیب مصفایی، از شرک مبرایی وبه تو رسد ملک خدایی.

چندی پیش استاندار محترم مازندران به همراه تعدادی از مدیران ارشد استان در جمع خبرنگاران غرب مازندران حضور یافت و به روایتی درد دلهای اصحاب رسانه این دیار را شنید و قول 30 میلیون تومانی معروف را نیز داد و مابقی ماجرا که همگان شنیدند. این نشست و وعده های آن سر و صدای زیادی در محافل رسانه ای استان به پا کرد و موجبات دلخوشی بعضی و ناراحتی برخی دیگر را فراهم نمود تا جاییکه رسانه های تحریری و مجازی و... نقدهایی بر این موضوع نوشتند و تیغ برای استاندار بیچاره کشیدند که البته جای بسی نکوهش دارد. شما همکاران محترم که تا دیروز تنها خواسته همه مردم این خطه مبنی بر تأسیس استان جدید در غرب مازندران را تجزیه طلبی می خواندید و به کسانی که پیگیر این امر بودند هزار و یک وصله می چسباندید، حال چطور شده که شما به خاطر اندک وعده ای، اینگونه شرقی ـ غربی شده اید و خود را تافته جدا بافته می دانید؟

اینجانب به عنوان یکی از خبرنگاران اهل غرب مازندران که در جلسه مذکور حاضر بوده ام ناگفته هایی دارم که قرار بود در حضور استاندار گفته شود اما متولیان ارشد این نشست در مرکز استان، از روزها قبل تلاش وافری داشتند تا بنده، وقتی برای صحبت نداشته باشم و حرفی نزنم و به خیال خودشان هم آن روز موفق شدند. بد نیست همه همکاران گرامی ام در سراسر استان و حتی کشور بخوانند و بدانند که همه ما ایرانی هستیم و شمالی و جنوبی و غربی و شرقی بودن تک تک ما نباید تأثیر ناخوشایندی در دوستی های متقابل مان داشته باشد چرا که جملگی ایرانی هستیم و به ایرانی بودن خود افتخار می کنیم.

به نظر این بنده ریزبین، جلسه آن روز برای برخی ها که هم پیمان هم بوده و به طرق مختلف به یکدیگر نان قرض می دادند و به دنبال فراهم نمودن برگ زرین دیگری در کارنامه خوش خدمتی های خود بودند، فوائد و ثمرات گرانبهایی داشته و نفع اصلی این نشست برای همان تعداد از افراد بوده است نه برای همه خبرنگاران! آن روز نماینده خانه مطبوعات غرب مازندران طی سخنانی از حقوق خبرنگاران این دیار دفاع نمود و البته شمه ای از عملکرد آن خانه را ارائه کرد. اگر برخی اشتباهات نماینده خانه مطبوعات در غرب استان را نادیده بگیریم، در نهایت عملکرد تقریباً قابل قبولی را در طول مدتی که از تأسیس آن می گذرد داشته و حداقل برای همان چالوسی ها و نوشهری ها کارهای خوبی انجام شده که امیدواریم از این پس این روند در سه شهرستان عباس آباد، تنکابن و رامسر نیز به طور جدی پیگیری و رسیدگی شود. البته پشتوانه مستکحمی چون سیدقدیر رضایی فرماندار چالوس و سرپرست جدید معاونت استانداری در غرب مازندران و فرمانداری ویژه تنکابن در شکل گیری، بقا و دوام نمایندگی خانه مطبوعات غرب استان و حمایت از خبرنگاران بسیار مؤثر و مفید بوده که جا دارد از این مدیر لایق و رسانه ای قدردانی شود.

پس از آن نیز تعدادی دیگر از خبرنگاران پیشکسوت، رابطین نماینده خانه مطبوعات و چند خبرنگار دیگر در شهرستان های عباس آباد، تنکابن، رامسر و به ویژه چالوس و نوشهر به ارائه نقطه نظرات خود پرداختند. همه این بزرگواران از مشکلات منطقه و نیازها و معضلات کار خود گفتند و کمی هم از یکدیگر تشکر نموده و اندکی هم مسئولان را زیر سؤال بردند و البته تمام دغدغه خبرنگاران این بود که فلان پول، فلان بُن، فلان سهمیه مکه و مشهد و کربلا و... به ما نرسید و یا به ما رپرتاژ و آگهی نمی دهند و از این دست مسائل روزمره و تقاضای صدقه کردن های مکرر...!

در پایان نیز جناب استاندار قول صدقه 30 میلیون تومانی را به خبرنگاران غرب مازندرانی داد، چند تن از پیشکسوتان را نیز برای اعزام به کربلا آن هم با هزینه دستگاه های اجرایی استان معرفی نمود و در نهایت گفت: در حال حاضر بیشتر مشکلات خبرنگاران حل شده و از این پس نیز تمام تلاش ما براین است که خبرنگاران به حقوق خود دست یابند، به خواسته هایشان برسند و... که این وعده ها در روزهای آتی، موجبات دلخوری برخی همکاران شرق و مرکز استان را نیز درپی داشت که آن هم در جای خود پاسخ دارد.

اما در کمال تأسف حتی یکی از کسانی که به آنان وقت صحبت از جانب خود و یا به نمایندگی از یک شهرستان داده شد نیز خواسته اصلی خبرنگاران سراسر استان و حتی کشور را مطرح نکرد و چیزی را که به نظر بنده در رأس همه مسائل باید گفته می شد، نگفت. همه از ندادن امتیاز رفتن به مکه و گرفتن سکه و عدم راه اندازی دکه مطبوعاتی و... سخن راندند و از صدقه هایی که باید بگیرند و مسئولان ندادند، حرف زدند. این جلسه مانند اکثر نشست های مشترک مسئولان با خبرنگاران، بیشتر برای ارائه مشکلات منطقه غرب استان و یا گرفتاری های مالی و بیمه ای و مسافرتی و... خبرنگاران بود و البته بهترین جا برای ارائه عملکرد مسئولان محترم به ویژه برخی دست اندرکاران استانداری مازندران!!! چون خوب می دانستند که خبرنگاران به خاطر خودشان هم که شده این جلسه را به طور کامل و حتی المقدور به اندازه کافی پوشش رسانه ای خواهند داد.

خلاصه این نشست به ظاهر صمیمی، با قدردانی ها، سلام و صلوات ها و کف زدن های متقابل و فراوان به پایان رسید اما...!
اینجانب پس از آنکه طی نوشته کوتاهی که شخصاً آن را به دست استاندار دادم و ایشان نیز اعتنایی به آن ننموده و در روی همان میزی که جلوس کرده بود رهایش کرد، از وی خواسته بودم که برادر خوب من! « ما خبرنگاران مکه و سکه و دکه و... نمی خواهیم، هویت ما را به ما بدهید و تولیت ما را مشخص کنید». همین و بس!

جناب استاندار پس از پایان یافتن سخنانش، ختم جلسه را اعلام نموده و برخاست تا برود که به او گفتم: جناب مههندس طاهایی! به من که وقت صحبت ندادند، لااقل شما جواب سؤالم را می دادید.
ایشان در پاسخ گفت: سؤالت را ندیدم.
اینجا بود که با خود گفتم: حتماً چون سؤالم کوتاه و کاغذم نیز مثل خودم کوچک بود استاندار آن را ندیده و جوابش را نداده است؟ چون اصولاً آدم های کوچک در دنیای بزرگان جایی ندارند. لذا پس از آن بار دیگر سؤالم را در محضر استاندار، معاون برنامه ریزی و تعدادی از مدیران کل استانداری به ویژه مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی به صورت شفاهی مطرح کردم و جناب استاندار نیز در پاسخ به سؤالم حجت الاسلام عباسعلی ابراهیمی را نشانم داد و گفت: از مدیرکل ارشاد بپرس، ایشان باید پاسخگوی این سؤال باشد.
جناب ابراهیمی هم حرف های مرا شنید و ظاهراً تأیید نمود و مهم تر اینکه لبخندی هم زد! حال به چه می خندید خدا می داند؟!

جناب استاندار!
ما هنوز نمی دانیم خبرنگار هستیم یا نه؟! و اگر به قول خودمان خبرنگاریم، متولی و تصمیم گیرنده ما کیست؟! اگر مشکلی داشتیم به کجا مراجعه کنیم؟ چرا با صدور کارت خبرنگاری از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عنوان خبرنگاری به ما می دهند و خانه مطبوعات استان که از یک سال قبل مدارک ما را برای صدور کارت خبرنگاریِ آن خانه، از ما گرفت و به دلایل معلوم و نامعلوم هنوز آن را تحویل مان نداده، ما را خبرنگار نمی داند؟ چرا نباید مشخص شود که خانه مطبوعات زیرمجموعه فرهنگ و ارشاد اسلامی است یا این اداره زیرمجموعه خانه مطبوعات؟ اگر قرار بود ما با گذراندن هفت خوان رستم از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد خبرنگار شناخته شویم، چرا تشخیص خبرنگار بودن یا نبودن مان با رستم خانه مطبوعات است؟ چرا اینجانب و برخی مثل من که به جای 25 یا 50 خبر مندرج در نشریات، حداقل قریب به 100 مقاله و بیش از 500 خبر (صرفاً جهت اطلاع) که توسط بنده تهیه، تنظیم و ارسال شده و در نشریات مختلف به چاپ رسیده و آماده ارائه نیز می باشد، هنوز خبرنگار نیستیم و آنها که به قول خود رستم این میدان کارزار هستند، اعلام می کنند که فلانی خبرنگار نیست و چنین و چنان...؟ چرا کسی نیست که به این چراها و هزاران سؤال دیگر که همواره موجب بی عدالتی شده و اذهان خبرنگاران را مکدر ساخته جوابی نمی دهند؟ چرا به مدیران محترم خود آموزش های لازم را نمی دهید تا بدانند رسانه چیست و خبرنگار کیست تا برخی از آنان نگویند فیلم ما در کدام خبرگزاری پخش می شود و بعضی دیگر به عشق ظاهرشدن در جلوی دوربین دست و پای خود را گم ننمایند؟ چرا کسی نیست جلوی تعداد انگشت شماری از خبرنگارنماهای نان به نرخ روز خور بایستد و آنان را از کارهایی که اصلاً در شأن یک خبرنگار نیست، منع کند؟ چرا همه آنهایی که خود را متولی خبرنگاران می نامند، با کسانی از این دست که حرمت و قداست رسالت خبرنگاری را خدشه دار نموده، موجبات تضعیف و تخریب این حرفه مقدس را فراهم می آورند و ابزار دست برخی ریاست طلبانِ جاه طلب شده اند، برخورد قاطع نمی کنند؟
القصه...

آنجا و در آن جلسه که کسی نخواست صدایم را بشنود و دردم را که درد واقعی همه خبرنگاران است، بداند اما ای خداوند سمیع و بصیر! تو شاهد باش، بشنو و ببین که من گفتم، هرچند کسی نشنود و بعضی به گفته هایم لبخند بزنند و برخی دیگر به من بگویند: « ول کن بابا، کی بی کیه»؟، چرا همیشه انتقاد می کنی؟ تو هم مثل سایر خبرنگاران بیا ناهارت را بخور و کادوی زیتون کلوچه ای خود را بگیر و برو و از این روز و روزگار لذت ببر. چه کار به این داری که خبرنگاران هویت دارند یا نه؟ به تو چه که متولی خبرنگاران کیست؟ تو چه کاره ای که از حقایق درونی خبرنگاران حرف می زنی و برخی تخلفات و کاستی ها را عنوان می کنی؟ همین کارها را می کنی و همین حرف هایی را که از باب مصلحت نباید بزنی را می زنی که هنوز ماشین سواری نداری، اجاره نشین هم که هستی، دانشگاه خود را نیز به دلیل بی پولی به امان خدا گذاشتی، بزرگان بیت مطبوعات استان تو را خبرنگار نمی دانند و برخی مسئولان ریگ به کفش، سایه تو را با تیر می زنند و بعضی همکارانت نیز که به جاسوسی افتخار می کنند تا خبرنگاری، انواع گزارشات مجهول را برعلیه تو به اینجا و آنجا می دهند؟ مگر سرت درد می کند که نمی توانی آرام باشی و زندگی ات را بدون دغدغه ادامه دهی؟

ای حیّ حکیم! به همان نون والقلمی که خودت به آن قسم یاد کرده ای، سوگند می خورم چه بسیار کسانی هستند که ادعای خبرنگاری می نمایند، دعوی دین و دیانت دارند و تسبیح آب می کشند، خود را علامه های دهر دانسته، با ثبت و ضبط محافل گناه، کار خویش را همطراز با رسالت انبیاء مرسلین(ص) می نامند و اما به اندک منفعتی قداست قلم را می شکنند و از هرگونه دروغ، تهمت، افترا و تخریب دیگران، چرب زبانی و تعریف و تمجیدهای بهادار برخی کرسی نشینان شرم نمی کنند و از کنار نام تو و دین و قرآن و نظام اسلامی، نان می خورند و حرمت صاحب سفره را ندارند.

آیا به راستی اینان نیز خبرنگارند؟ آیا واقعاً خبرنگاری به داشتن یکی دو کارت عکس دار است که معلوم نیست به چند روش و توسط چند نهاد دولتی و غیردولتی صادر شده و در اختیار برخی قرار گرفته است؟ آیا کسی نیست که تعریف درستی از خبرنگار و خبرنگاری ارائه داده و چارچوب و اساس درست و قانونمند را در این راستا معرفی نماید؟ آیا ما فقط به صِرف داشتن این کارت های رنگارنگ، خبرنگار به حساب می آییم یا اینکه اندیشه، تفکر، عقل، اعتقادات، ارزش ها و آرمان های ما نیز ملاک است؟ آیا کسی نیست که هویت اصلی خبرنگاران واقعی را به آنها بدهد و بگوید که به این دلیل و برهان، به این افراد که دارای این شرایط باشند خبرنگار گفته می شود؟ آیا همواره باید مسئولان در مقابل خبرنگاران صدقه دهنده باشند و خبرنگاران صدقه بگیر و به این نحو با اندک مزایایی که یکی در میان عملی خواهد شد، زبان خبرنگاران گِل گرفته شود؟

جناب آقای استاندار!
چرا هویت خبرنگار را به او نمی دهید و چرا کاری نمی کنید که افراد مدعی خبرنگاری مانند سایر دست اندرکاران نظام مقدس اسلامی برای اینکه گام در این عرصه بگذارند، علاوه بر ارائه مدارک شناسایی و نمونه اخبار درج شده و... تفکرات، ایده ها، اعتقادات و انگیزه ها و معیارهای انتخاب و جذب آنان در مهم ترین کار جامعه که به قول خودتان و خودمان جزء رسالت انبیاء الهی است، نیز مورد بررسی موشکافانه تری قرار گیرد تا جایگاه رفیع و ارزشمند خبرنگاری در برخی موارد اینگونه متزلزل نشود و حرمت صاحبان واقعی قلم ضایع نگردد؟ چرا در حکومت اسلامی و به نام خبرنگار به کسانی میدان داده می شود که به هیچ وجه این نظام و مسئولان آن را قبول ندارند و حتی به طور علنی و در گفتار، رفتار، کردار و پندار، منکر خدا هم می شوند؟ چرا نظارت بر این عرصه خطیر و فعالان آن را به دست کسانی می سپارید که عملکرد هر یک از آنان نیازمند بازنگری است و حدیث بسیار در آن نهفته است؟ چگونه است که اگر نیرویی قصد استخدام در اداره ای را داشته باشد، باید از فیلترهای گوناگونی بگذرد و معرف های قابل قبول و مورد وثوقی داشته باشد، اما در مورد خبرنگاران که وارثان و تداوم بخش راه انبیاء و اولیای الهی محسوب شده و تأثیرات مهمی در سرنوشت یک مملکت دارند، اینگونه بی خیال نشسته اید؟

مگر نه اینکه در حال حاضر 97 ماهواره متعلق به 15 كشور جهان براي مردم ايران برنامه‌هاي تلويزيوني پخش مي‌كنند، برخي از اين ماهواره‌ها بيش از 200 كانال تلويزيوني را به صورت ديجيتال پخش مي‌نمایند، از اين تعداد شبكه، 600 شبكه تلويزيوني در سازمان صدا و سيما و برخي نهادهاي نظامي، فرهنگي و اطلاعاتي مانيتور مي‌شوند و اینگونه تمام دنیا در حال جنگ نرم با ایران هستند؟ چرا نباید در عرصه خبر و خبرنگاری از افرادی خداجو، متعهد، متخصص، دیندار، ولایتمدار و ارزشی استفاده شود تا دشمن جرأت نکند تعرض رسانه ای که مهم ترین نوع یورش در عصر حاضر است را در قبال ایران و ایرانی اعمال نماید؟ چرا آنانی که با مشقات فراوان و مشکلات بسیار، عاشقانه در این عرصه گام برمی دارند، مورد حمایت شخصیتی، وجودی و هویتی قرار نمی گیرند؟ چرا کت و شلوار و ماشین و زبان چرب و نرم و ریاکاری ملاک و معیار سره از ناسره می شود؟

چرا خبرنگاران که باید اسوه های گذشت و فداکاری و الگوی مناسبی برای افراد جامعه باشند، به خاطر اندک چیزی اینگونه رو در روی هم می ایستند و شرق و غرب استان را به رخ هم می کشند؟ هم با غرب استانی ها هستم که اختصاص 30 میلیون تومان را بزرگ ترین پیروزی خود می دانند که البته به گمانم با این روند رو به رشد نامتعارفی که در حال حاضر در عرصه خبرنگاری وجود دارد، بیشتر از هزینه یک آگهی به خبرنگاران غرب مازندران نمی رسد و هم با همکاران شرق و مرکز استان هستم که چرا حال که پس از سال ها یک بار نیز غرب مازندرانی ها میزبان کاری به قول شما خوب شده اند، اینگونه جبهه گیری می کنید؟ مگر نه اینکه همه ما ایرانی و برادر و خواهر دینی هستیم؟ به عنوان نمونه، مگر تاکنون که شما بزرگواران از نعمت وجود بسیاری از ادارات کل و آگهی رپرتاژهای چندمیلیونی آنان برخوردار و بهره مند بوده اید، کسی معترض شما شده که شما برای مبلغی که شاید به اندازه یک پنجم قیمت یکی از آگهی های آن سامان نیز نباشد، اینطور بر یکدیگر خرده می گیرد و شمشیر به روی هم و به روی استاندار می کشید؟ چرا آن زمانی که 50 عدد سیم کارت 800 هزار تومانی در مرکز استان تقسیم شد و هیچ یک از خبرنگاران غرب مازندرانی حتی یکی از آنها را نیز ندیدند، شما به استاندار و مسئولان وقت حمله نکردید؟ چرا وقتی که هدایایی ریاست جمهوری، کارت های تحویل بُن و هزار و یک مزیت دیگر در نزد شما بزرگواران قسمت شد و آن معدود خبرنگاران غرب استانی هم که در مرداد سال قبل کارت های بن را دریافت نمودند اما به دلیل دوری مسافت کارت هایشان باطل شد و هنوز در دستشان باد کرد، شمشیرهای شما از غلاف بیرون نیامد؟ دست از این بداخلاقی ها بردارید و در فضایی کاملاً دوستانه به حقوق خود راضی باشید و یقین بدانید برای شما هم مبلغی در نظر گرفته می شود که اگر بالاتر از 30 میلیون تومان نباشد کمتر از آن نیز نخواهد بود. اما این نکته را در کمال صراحت و شجاعت اعلام می نمایم که صدای خبرنگاران غرب استان همچنان بلند خواهد بود و اگر نیاز باشد باز هم صدایمان بلند می شود. در مورد استان شدن غرب مازندران نیز همچون گذشته نهایت تلاش خود را خواهیم نمود و انشاءالله در آینده ای نزدیک نوید تشکیل استان جدید در غرب مازندران با صدای بلندتر همه خبرنگاران غرب استان به گوش شما و همه دنیا خواهد رسید.

ای رب جلیل! تو می دانی که خبرنگاری می تواند خود را در زمره رسولان خدا بپندارد که لااقل تو را که خداوندگار رسولانی، کمی بشناسد و بداند که حرمت و عظمت کار خبرنگاری فقط در داشتن مدارک این حرفه نیست و این عشق به تو و رسولان و اولیاء الهی است که به خبرنگاری قداست می بخشد و خبرنگار
واقعی را محترم می شمارد.

آنهایی که نمی دانند، بدانند بزرگ ترین حج من این است که روزی خدا مأمورم نماید تا بدون توقع و چشمداشت، دست پیر ازپاافتاده و مریضی را بگیرم و از عرض خیابانی عبور دهم، بی آنکه او را بشناسم و دل به سپاس او بربندم...

ما آن چیزهایی که در آن جلسه و امثال آن عنوان می شود، نمی خواهیم، شما همکاران شرق و مرکز استان هم بدانید و این را نیز که درد مشترک همه ما است از مسئولان بخواهید که هویت خبرنگاران را به آنان بدهند چرا که خبرنگار با هویت و ارزشی، هیچگاه برای مال و منال و مقام، تلاش ندارد، برای اینها با همکاران و همنوعانش نمی جنگد و بدون همه اینها هم به رسالت ذاتی خویش عشق می ورزد.

الهی نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان و لطف تو ما را عیان.
الهی ضعیفان را پناهی، قاصدان را بر سر راهی، مؤمنان را گواهی و چه عزیز است آن کس که تو خواهی.
الهی در جلال رحمانی، در کمال سبحانی، نه محتاج زمانی و نه آرزومند مکانی، نه کس به تو ماند و نه به کسی مانی. پیداست که در میان جانی، بلکه جان، زنده به چیزی است که تو آنی. /
مهران ملاحسینی (رریزبین)


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

... 25 خرداد 1390
اين اقا لطف كند بدهي خود را به چند نشريه مختلف كه در به در دنبالش هستند را بدهد باقي قضايا پيشكش !
نا شناس 25 خرداد 1390
چه خوب شد يكي حرف حق زد
دانشجوی مسلمان 25 خرداد 1390
طاهایی فقط حرف میزنه عملی توش نیست، ایشون همه جا میرن وعده وعید میدن اما خبری از عمل نیست، توی جلسه با تشکل های دانشجویی هم 30 میلیون تومان به تشکل ها دادند که البته فقط حرف بود.30 میلیون تومان هم مثلاً به بسیج دانشجویی برای اردوهای راهیان نور دادند اون هم فقط حرف بود یعنی ندادند، حالا خوبه که طاهایی همه اینها رو به زبون همه میاره، شما خبرنگارها هم زیاد به این چیزها دل نبندید .
خبرنگار 26 خرداد 1390
یه خبرنگار با 20سال سابقه کارم حرف وسخن ایشان واقعیت دارد نمی توانم خیلی از حرفها را بخاطرحفظ قداست خبرتگاری بیان کنم برخی عنوان خبرنگاری را به یدک می کشند ..... برخی دست اندرکاران مرکز نشین واقعیت ها را می دانند اما نمی خواهند بپذیرند ... ملاحسینی ها نگرانند که چرا برخی اخلاق وحرمت خبر وخبرنکاری رو حفظ نمی کنند ......گفتا زکه نالیم که از ماست برماست به امید استان جدید آمده ایم که بمانیم

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.205 seconds.